سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دار الجنون

 

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود .پسر با عصبانیت گفت:

 چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟

فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد , صبح سراغ مادرش رفت . وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز

تلفن با شمع نیمه سوخته یافت ولی مادر دیگر در این دنیا نبود.


نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 5:13 عصر توسط تنها نظرات ( ) | |

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ